زندگی نامه شهید ایرج کوپی
عشق است بر آسۣمان پریدن صد پرده به هر نفس پریدن
اول نفٔسۣ از نفسۣ گسستن اول قدم از قدم بریدن
با شکفتن غنچه ای در خاندان کوپی در تاریخ 21/2/1338، روستای آباد از توابع زیدون بهاری تازه را تجربه می کرد. شهید ایرج کوپی فرزند سوم خانواده بود و تند باد حوادث و مشکلات نتوانست مانع تحصیل او در مقطع ابتدایی گردد. تلاش و علاقه ی او به تحصیل چنان بود که به زودی مورد توجه معلم و هم شاگردی هایش در دبستان «شیخ فضل الله نوری(کوشیار) » قرار گرفت و توانست با کسب بالاترین نمره علمی و اخلاقی شاگرد نمونه روستا گردد به گونه ای که در غیبت معلم، هر پنج پایه کلاس روستای خود را به خوبی اداره می کرد. او برای ادامه تحصیل همراه خانواده ناچار به منطقه سردشت عزیمت کرد و در مقطع راهنمایی در مدرسه «آیت الله وحید بهبهانی» مشغول به تحصیل گشت؛ جایی که اغلب دانش آموزان برای ادامه تحصیل مجبور بودند به آنجا بیایند. اما با این حال او در بین این همه چون ستاره ای می درخشید ودر بین همه دوستان از لحاظ درس و رفتار کم نظیر می نمود و اغلب رازدار و مشاور آنها بود.
او در سال سوم راهنمایی و قبل از انقلاب توسط معلم بزرگوار خود «شهید خلفیان» با مسائل سیاسی روز آشنا شد و با مطالعه کتاب ارزشمند «مهدی موعود» اقدام به نوشتن انشایی توفنده کرد که پس از قرائت آن در کلاس و مدرسه، برخورد قهرآمیز مسئولین وقت مدرسه را در پی داشت. او پس از موفقیت در دوره ی سه ساله راهنمایی برای ادامه تحصیل به بهبهان رفت و در شرایط دشوار مالی و عاطفی توانست در رشته برق والکترونیک هنرستان فنی «آیت الله سعیدی» بهبهان یکی از هنرجویان موفق باشد. او در طی تحصیل همواره سنگ صبور دوستان و مرجع مشکلات آنها به شمار می رفت و این به خاطر حسن خلق و صداقت و پاکدامنی او بود. آشنایی با دو تن از معلمان، او را با مسائل سیاسی جاری کشور آشنا ساخت و همراه دیگر هنرجویان زیدونی اقدام به تأسیس انجمن اسلامی دانش آموزان زیدونی مقیم بهبهان نمود که جلسات آن هفتگی یا دو هفته ای یکبار تشکیل می شد. چهره متفکر و روزه داری و عبادت او در ایام تحصیل و تواضع او در برابر بزرگان باعث می شد که همگان با ستایش و تحسین از او یاد کنند.
او پس از اخذ مدرک دیپلم برق وارد جریانات انقلاب اسلامی شد و در سال 1359 با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه به خدمت مقدس سربازی شتافته و در تیپ «55 هوابرد شیراز» دوره های عمومی و تخصصی را با موفقیت سپری نمود و جزء افراد ممتاز گروه خویش به شمار می آمد؛ شاید به همین جهت بود که در تمام مدت خدمت خویش به اعتراف مسئولین و فرماندهانش به عنوان افسری شجاع و تأثیرگذار در خطوط مقدم جنوب و جنوب غربی و کردستان و در عملیات های فتح المبین، طریق القدس، بیت المقدس، تنگ چزابه، تنگ رقابیه، تپه های الله اکبر و سومار نقش ایفا می کرد. شاید تنها تأسف او در روزهای قبل از شهادتش این بود که در عملیات آزادسازی خرمشهر که شش یار صمیمی اش در جریان بمب باران قبضه توپ ضد هوایی به شهادت رسیده بودند، او از قافله شهدا جا مانده است. اگر چه او قصد داشت به لبنان عزیمت کند و در کنار مجاهدان لبنانی در برابر حکومت غاصب اسرائیل بجنگد اما این آرزو و غم وصال برای او طولانی نشد و روح بلند او را یک شب از ملکوت اعلی ندا در دادند که «ارجعی الی ربک راضیة مرضیة». او پس از سپری شدن خدمت مقدس سربازی در تاریخ 7/8/1361 همزمان با شب تاسوعای حسینی به همراه پنج تن از یاران صمیمی اش در جبهه سومار مورد اصابت موشک کاتیوشای دشمن قرار گرفت و در آخرین لحظات زمزمه اش این بود:
مـرغ بــاغ ملـکوتــم نــیم از عــالــم خــاک دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
ای خوش آن روزکه پرواز کنم در بر دوست به امــید سر کـویـش پـرو بـالـی بزنم
فرمانده وقت تیپ «55 هوابرد شیراز» او را به عنوان یکی از شجاع ترین و با تجربه ترین افسران دلیر اسلام معرفی می نماید. مردم غیور زیدون در محشری کبری، کوهی از صداقت، ایمان و اخلاص را در روز 13 آبان ماه سال 1361 با حسرت تا گلزار شهدا وا قع در امامزاده سید نصرالدین محمد در کنار دیگر شقایق های پرپر بدرقه کردند. روحش شاد و یادش گرامی باد.
وصیتنامه شهید ایرج کوپی
انّا لله و انّا الیه راجعون
مسلمان همیشه دارای هدفی مشخص است وآن پیوستن به خدا است وبرای رسیدن به این هدف با ایمانی راسخ در برابر ظالمان و ستمگران پایداری می نماید، می جنگد، یورش می برد وحتّی از بذل جان و مال خود برای دست یافتن به مبدأ هستی دریغ نمی کند. حال، برادران و خواهران مسلمان ایرانی! شما که با رشادت وفداکاری های خود به طاغوتیان نشان دادید که تسلیم برای مسلمان معنایی ندارد و با بر زبان آوردن کلمه ای واحد و هدفی واحد یعنی اسلام، لرزه بر اندام خونخواران زمان انداختید، اکنون وظیفه دینی و مذهبی شما است که به دو مطلب اساسی زیر توجه کنید.
1- دراین برهه از زمان که دولت ضد اسلامی وانسانی بعث عراق با پشتیبانی جنایتکاران شرق وغرب به میهن عزیز اسلامی ما تجاوز کرده تا به خیال خام خود با این حمله ناجوانمردانه مانع رشد وگسترش انقلاب اسلامی گردد، غافل از این نکته است که هر چقدر جنگ دوام پیدا کند و هر چقدر جوانان برومند کشورمان برای پاسداری از دست آوردهای انقلاب اسلامی به درجه شهادت نائل شوند انقلاب اسلامی ما بارورتر و ملت مسلمان ما روشن تر و صلح و سازش به نفع کفر را قبول نخواهند کرد پس برادر وخواهر ایرانی ام برای ادامه دادن راه سربازان اسلام به قول امام امت با یک دست قرآن و با دست دیگر سلاح را بردارید و علیه دشمنان اسلام بشتابید تا این که بتوانیم پرچم اسلام را در سراسر جهان به اهتزاز درآوریم و مستضعفان جهان را از یوغ استعمار واستثمار برهانیم.
2- برادر و خواهر ایرانی! که در پشت جبهه ها به سر می برید بار دیگر با رشد انقلابی خود یک پارچگی و وحدت را حفظ نموده و نگذارید خون شهیدان به هدر رود و ضد انقلابیون به کام خویش یعنی جدا کردن شما از یکدیگر دست یابند.
پدر و مادر مهربان و عزیزم چنانچه سعادت شهادت نصیبم گردید برای من ناراحت نباشید، زیرا مقام شهید بالا تر از آن است که برایش گریه و زاری کنید و مادر عزیزم بایستی افتخار کنی که زحمات چندین ساله شما به هدر نرفته و در راه اسلام صرف شده است.
از کلیه افراد خانواده وآشنایان می خواهم چنانچه در اثر ندانم کاری و نادانی از من ناراحتی دیده اند مرا ببخشند واز خدای خود تقاضای بخشش برای من نمایند و اگر بدهکار کسی هستم از پدر و مادرم بگیرند و اگر طلبکارم حلالش باشد، مرا در کنار امامزاده سید نصرالدین محمد به خاک بسپارید.
تاریخ 26/2/1360
جبهه سوسنگرد
سرباز وظیفه ایرج کوپی
نظرات شما عزیزان: